فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ٦٠١: به حسن خلق دلها را مسخر می توان کردن

بـه حـسن خلق دلها را مسخـر می تـوان کردنبـه این عـنبـر دو عـالـم را معـطـر می تـوان کـردنبـه خـون خـوردن اگر قانع شـوی از نعـمت الوانچـه خـونها در دل …

بـه حـسن خلق دلها را مسخـر می تـوان کردنبـه این عـنبـر دو عـالـم را معـطـر می تـوان کـردن
بـه خـون خـوردن اگر قانع شـوی از نعـمت الوانچـه خـونها در دل این چـرخ اخـضر می تـوان کردن
تـو از بـیم حـسـاب امروز خـود را می کنی فـرداوگرنه هر نفـس را صـبـح محـشـر می تـوان کردن
اگر از خـامشـی مهر سـلیمانی بـه دسـت آریپــریـزادان مـعـنـی را مـســخــر مـی تــوان کـردن
اگـر دسـت از عـنـان اخــتــیـار خـویـش بــرداریچـو ماهی بـحر را بـالین و بـستـر می تـوان کردن
اگـر از سـیـلـی دریـا نـتـابـی روی چـون عـنـبــرچه محفل ها به بوی خوش معنبر می توان کردن
مـجـال گـفـتـگـو از پـیچ و تـاب فـکـر اگـر بـاشـدزبـان بـازی بـه خنجر همچو جوهر می تـوان کردن
اگـر از تـهـمـت خـامـی نـیـنـدیـشـد سـپـنـد مـابـه دود آه، خون در چـشم مجـمر می تـوان کردن
کـهـن دولـت بــه اقـبــال جـوانـان بــرنـمـی آیـدقـیـاس از حــال دارا و ســکـنـدر مـی تــوان کـردن
اگــر در دعــوی آزادگـی ثــابــت قــدم بــاشــیبــه زیـر بــار دل رقـص صــنـوبــر مـی تــوان کـردن
پــشـیـمـانـی نـدارد در سـخـن از پــای افـتـادنبـه مژگان چون قلم این راه را سر می تـوان کردن
مـشـو قـانـع بـه یک پـیمـانـه از خـون حـلـال مـالـبـی شـیـریـن ازین قـنـد مـکـرر مـی تـوان کـردن
نسازی چون قلم گر زندگی صرف سخن صائبچـو طـوطـی صـفـحـه آیینه از بـر می تـوان کـردن

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج