فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 27 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٦٠٠: جامم بشکست ای جان پهلوش خلل دارد

جامم بـشکست ای جان پـهلوش خلل دارددر جمع چنین مستان جامی چه محل داردگر بـشـکـند این جـامم من غـصـه نیاشـاممجــامـی دگـر آن سـاقـی در زیـر بــغـل داردج…

جامم بـشکست ای جان پـهلوش خلل دارددر جمع چنین مستان جامی چه محل دارد
گر بـشـکـند این جـامم من غـصـه نیاشـاممجــامـی دگـر آن سـاقـی در زیـر بــغـل دارد
جـامسـت تـن خـاکـی جـانسـت می پـاکیجـامی دگرم بـخـشـد کـاین جـام عـلل دارد
ســـاقــی وفـــاداری کــز مــهــر کــلــه داردســاقـی کـه قـبــای او از حــلـم تــگـل دارد
شـادی و فرح بـخـشـد دل را که دژم بـاشـدتـیزی نظـر بـخـشـد گـر چـشـم سـبـل دارد
عقلی که بـر این روزن شد حارس این خانهخــاک در او گــردد گــر عــلـم و عــمـل دارد
شـهـمـات کـجـا گـردد آن کـو رخ شـه بـینـدکـی تــلـخ شـود آن کـو دریـای عـسـل دارد
از آب حــیـات او آن کــس کـه کـشــد گـردندر عـین حـیـات خـود صـد مـرگ و اجـل دارد
خورشید به هر برجی مسعود و بهی باشدامــا کــر و فــر خــود در بـــرج حـــمــل دارد
جـز صورت عشق حق هر چـیز که من دیدمنـیـمــیـش دروغ آمــد نـیـمـیـش دغــل دارد
چـندان لـقـبـش گـفـتـم از کـامل و از ناقـصاز غـایت بـی مـثـلـی صـد گـونـه مـثـل دارد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج