ز خاک کوی تو هر خار سوسنی است مرابـه زیر زلف تـو هر موی مسـکـنی اسـت مرابــرای آنـکــه ز غــیـر تــو چــشــم بــردوزمبـه جای هر مژه بـر چشم سوزنی است …
ز خاک کوی تو هر خار سوسنی است مرا | بـه زیر زلف تـو هر موی مسـکـنی اسـت مرا |
بــرای آنـکــه ز غــیـر تــو چــشــم بــردوزم | بـه جای هر مژه بـر چشم سوزنی است مرا |
ز بـسـکه بـر سـر کوی تـو اشک ریخـتـه ام | ز لـعـل در بـر هر سـنـگ دامـنـی اسـت مـرا |
فــلـک مـوافــقــت مـن کـبــود درپــوشــیـد | چـو دید کز تـو بـهر لحـظه شیونی اسـت مرا |
از آن زمـان کـه ز تــو لـاف دوسـتـی زده ام | بهر کجا که رفیقی است دشمنی است مرا |
هـر آنـکـه آب مـن از دیـده زیـر کـاه تـو دیـد | یقین شناخـت که بـر بـاد خـرمنی اسـت مرا |
بـه دام عـشـق تـو درمانده ام چـو خـاقانی | اگر نه بـام فـلک خـوش نشـیمنی اسـت مرا |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج