فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 اسفند 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ٥٨٢: نه از خط زنگ آن رخساره گلرنگ می گیرد

اگـرچـه رنگ می گـیرد زمه هر جـا بـود سـیبـیاز ان سـیب زنخـدان مـاه تـابـان رنگ می گـیرداز ان سنگ ملامت نیست کم در ملک رسواییکـه هر دیوانه ای آنـجـا عـ…

اگـرچـه رنگ می گـیرد زمه هر جـا بـود سـیبـیاز ان سـیب زنخـدان مـاه تـابـان رنگ می گـیرد
از ان سنگ ملامت نیست کم در ملک رسواییکـه هر دیوانه ای آنـجـا عـیار سـنگ مـی گـیرد
ز زندان پـای بـر مسند نهادن هسـت دلکش تـرفلک دانسـتـه صـائب بـر عزیزان تـنگ می گیرد
نه از خـط زنـگ آن رخـسـاره گـلـرنگ مـی گـیردکه چـون تـیغ آبـدار افتـاد از خـود رنگ می گیرد
نـگــیـرد پــیـش راه هـمــت مــســتــانـه مـی راگلوی شیشه را هر چند ساقی تنگ می گیرد
که حـد دارد تـواند شد طرف بـا حـسن بـیبـاکیکه تـیغ از قبـضه خورشید زرین چـنگ می گیرد
چـه گـل چـینـد کـسـی از نوبـهار تـنـگ مـیدانیکـه سـامان نشـاط از غـنچـه دلتـنگ می گـیرد
چـه بـگـشـاید مرا از صـحـبـت گـردون تـر دامن؟کــه از آب گــهـر آیـیـنـه مــن زنـگ مـی گــیـرد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج