فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 30 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٥٨٢: اگر خواب آیدم امشب سزای ریش خود بیند

اگـر خـواب آیـدم امـشـب سـزای ریش خـود بـینـدبـه جـای مفـرش و بـالـی همه مـشـت و لـگـد بـیندازیـرا خــواب کـژ بــیـنـد کـه آیـیـنـه خــیـالـسـت اوکـه …

اگـر خـواب آیـدم امـشـب سـزای ریش خـود بـینـدبـه جـای مفـرش و بـالـی همه مـشـت و لـگـد بـیند
ازیـرا خــواب کـژ بــیـنـد کـه آیـیـنـه خــیـالـسـت اوکـه مـعـلـوم سـت تـعـبـیرش اگـر او نیک و بـد بـینـد
خصوصا اندر این مجلس که امشب در نمی گنجددو چـشـم عقل پـایان بـین که صـدسـاله رصـد بـیند
شـب قـدرسـت وصـل او شـب قـبـرسـت هجـر اوشــب قـبــر از شـب قـدرش کـرامـات و مـدد بــیـنـد
خنک جانی که بر بـامش همی چوبک زند امشبشـود همچـون سـحـر خـندان عطـای بـی عدد بـیند
بـرو ای خـواب خـاری زن تـو اندر چـشـم نـامـحـرمکه حیفست آن که بیگانه در این شب قد و خد بیند
شـرابـش ده بـخـوابـانش بـرون بـر از گـلسـتـانشکـه تـا در گـردن او فـردا ز غـم حـبــل مـسـد بــیـنـد
بـبـردی روز در گفـتـن چـو آمد شـب خـمش بـاریکه هرک از گفت خـامش شـد عوض گفت ابـد بـیند

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج