فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٥٨٠: صلا یا ایها العشاق کان مه رو نگار آمد

صــلـا یـا ایـهـا الـعــشــاق کـان مـه رو نـگـار آمـدمـیـان بـنـدید عـشـرت را کـه یـار انـدر کـنـار آمـدبـشارت می پـرستـان را که کار افتـاد مستـان راک…

صــلـا یـا ایـهـا الـعــشــاق کـان مـه رو نـگـار آمـدمـیـان بـنـدید عـشـرت را کـه یـار انـدر کـنـار آمـد
بـشارت می پـرستـان را که کار افتـاد مستـان راکـه بـزم روح گـسـتـردنـد و بـاده بـی خـمـار آمـد
قـیـامـت در قـیـامـت بـین نـگـار سـروقـامـت بـینکـز او عـالـم بـهشـتـی شـد هزاران نـوبـهار آمـد
چــو او آب حــیـات آمــد چــرا آتــش بــرانــگــیـزدچـو او بـاشـد قـرار جـان چـرا جـان بـی قـرار آمـد
درآ ســاقـی دگـربــاره بــکـن عــشــاق را چــارهکه آهوچشم خون خواره چو شیر اندر شکار آمد
چــو کـار جــان بــه جــان آمـد نـدای الـامـان آمـدکـه لشـکـرهای عـشـق او بـه دروازه حـصـار آمد
رود جان بداندیشش به شمشیر و کفن پیششکه هرک از عشق بـرگردد بـه آخـر شرمسار آمد
نه اول مـانـد و نی آخـر مـرا در عـشـق آن فـاخـرکه عاشق همچـو نی آمد و عشق او چو نار آمد
اگـر چـه لطـف شـمس الـدین تـبـریزی گـذر داردز بــاد و آب و خــاک و نـار جــان هـر چــهـار آمــد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج