عـشـق مـا را ظـرف دنـیـا بـرنـتـابــد بـیـش ازیـندرد ما را کوه و صحرا بـرنتابـد بـیش ازینمابـه جای توشه دل بـرداشتیم از هر چه هستبـار سنگین راه عقبی ب…
عـشـق مـا را ظـرف دنـیـا بـرنـتـابــد بـیـش ازیـن | درد ما را کوه و صحرا بـرنتابـد بـیش ازین |
مابـه جای توشه دل بـرداشتیم از هر چه هست | بـار سنگین راه عقبی برنتابـد بیش ازین |
بـر سـر شـوریـده مـغـزان گـل گـرانـی مـی کـنـد | فرق مجنون داغ سودا برنتابد بیش ازین |
یـک جـهـان دیوانـه را نـتـوان بـه مـویی بـنـد کـرد | زلف جـانان بـار دلها بـرنتـابـد بـیش ازین |
دردســر را، هـم بــه دردســر مـداوا مـی کـنـیـم | بـار صندل جـبـهه ما بـرنتـابـد بـیش ازین |
صـفـحــه آیـیـنـه از مـشـق نـفـس گـردد ســیـاه | آن رخ نازک تـمـاشـا بـرنتـابـد بـیش ازین |
نـیش ابـرام از لـب خـامـوش سـایل مـی خـوریم | غـیرت همت تـقاضـا بـرنتـابـد بـیش ازین |
چـرخ مینایی ز جـوش فـکـر ما در هم شـکسـت | بـاده پـر زور، مـیـنـا بـرنـتـابـد بـیـش ازین |
شـهوت جـانـسـوز را پـیش از اجـل در خـاک کـن | کشتـن آتـش مدارا بـر نتـابـد بـیش ازین |
حـسـن معذورسـت اگر در پـرده جـولان می کند | شوخـی عرض تـمنا بـرنتـابـد بـیش ازین |
صبح پیری خنده زد صائب سیه کاری بس است | تـیرگی جـان مصـفـا بـرنتـابـد بـیش ازین |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج