فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٥٦٣: دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد

دلـا نـزد کـسـی بــنـشـیـن کـه او از دل خـبــر داردبــه زیـر آن درخــتــی رو کـه او گـل هـای تــر دارددر ایـن بـازار عـطـاران مـرو هـر سـو چـو بـی کـا…

دلـا نـزد کـسـی بــنـشـیـن کـه او از دل خـبــر داردبــه زیـر آن درخــتــی رو کـه او گـل هـای تــر دارد
در ایـن بـازار عـطـاران مـرو هـر سـو چـو بـی کـارانبـه دکـان کسـی بـنشـین که در دکـان شـکر دارد
تــرازو گــر نـداری پــس تــو را زو رهـزنـد هـر کــسیـکـی قــلـبــی بــیـارایـد تــو پــنـداری کــه زر دارد
تــو را بــر در نـشــانـد او بــه طــراری کـه مـی آیـدتـو منشـین منتـظـر بـر در کـه آن خـانه دو در دارد
به هر دیگی که می جوشد میاور کاسه و منشینکه هر دیگی که می جوشد درون چیزی دگر دارد
نـه هـر کـلـکـی شـکـر دارد نـه هـر زیـری زبــر داردنه هر چـشـمی نظـر دارد نه هر بـحـری گـهر دارد
بــنـال ای بــلـبــل دســتــان ازیـرا نـالـه مـســتــانمـــیـــان صـــخــــره و خــــارا اثــــر دارد اثــــر دارد
بـنه سـر گر نمی گنجـی کـه اندر چـشـمه سـوزناگر رشـتـه نمی گنجـد از آن بـاشـد کـه سـر دارد
چـراغـسـت این دل بـیدار بـه زیر دامـنـش مـی داراز این بـاد و هـوا بـگـذر هـوایـش شـور و شـر دارد
چو تـو از بـاد بـگذشتـی مقیم چـشمه ای گشتـیحـریف همـدمی گـشـتـی کـه آبـی بـر جـگـر دارد
چـو آبــت بــر جـگـر بــاشـد درخـت سـبـز را مـانـیکــه مــیـوه نــو دهــد دایــم درون دل ســفــر دارد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج