صـبـح شـد مطرب، قدح راپـرکن از می زود بـاشازدم جـان بـخـش جـان کـن درتـن نـی زود بــاشمــی پــرد گــوش اجــابــت در هــوای نــالــه اتهایهایی سـر کـن …
صـبـح شـد مطرب، قدح راپـرکن از می زود بـاش | ازدم جـان بـخـش جـان کـن درتـن نـی زود بــاش |
مــی پــرد گــوش اجــابــت در هــوای نــالــه ات | هایهایی سـر کـن ای بـیدرد، هی هی زود بـاش |
این که می ازخم بـه مینا می کنی، در جـام کن | این دو منزل را یکی کن ای سبـک پـی زود بـاش |
فـــیـــض از آیــیــنـــه تـــاریــک روگـــردان شـــود | صـیقـلـی کـن سـینـه رااز سـاغـر مـی زود بـاش |
نــالــه نــی کــشــتــی مــی را بــود بـــاد مــراد | دور ســـاغــر درگــره افــتـــاد ای نــی زود بـــاش |
تا به خود جنبیده ای از دست فرصت رفته است | جـام را پـر، شـیشـه راخـالی کن ازمی زود بـاش |
بـارغـم درسـینه مجـنون نفس نگذاشـتـه اسـت | گربـه صـحـرا می روی ای ناقـه از حـی زود بـاش |
تـا نـدزدیـده اسـت مـطـرب دسـت رادر آسـتـیـن | گـر بـسـاط زنـدگـانـی مـی کـنی طـی زود بـاش |
ایـن جـواب آن غـزل صـائب کـه مـی گـویـد و دود | ساقیا مصر قدح خالی است، هی هی زود باش |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج