فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ٥٥٦: عقل پوچ از عهده سودا نمی آید برون

عـقـل پــوچ از عـهـده ســودا نـمـی آیـد بــرونپـنـبـه از تـسـخـیر این مـینـا نمـی آید بـرونچـشـم آن دارم کـه بـا نـام و نـشـان آیم بـروناز بـیـابـانـی…

عـقـل پــوچ از عـهـده ســودا نـمـی آیـد بــرونپـنـبـه از تـسـخـیر این مـینـا نمـی آید بـرون
چـشـم آن دارم کـه بـا نـام و نـشـان آیم بـروناز بـیـابـانـی کـه نـقـش پـا نـمـی آیـد بـرون
عالمی از بیخودی گر هست خوشتر در جهانچـون فلاطون از خـم صهبـا نمی آید بـرون؟
گر چـه دارد شوخـی ما بـرق را در پـیچ و تـاباز لـب مـا خــنـده بــیـجــا نـمـی آیـد بــرون
هر کـه شـمـعـی زیر خـاک از دیده بـینـا نـبـرداز شـبـسـتـان کـفـن بـینـا نـمـی آیـد بـرون
حیرتـی دارم که بـا این بـی قراری های شوقچـون مرا بـال و پـر از اعضـا نمی آید بـرون؟
تـیـغ مـا از بـی زبـانـی در نـیـام زنـگ نـیـسـتشـیرمـردی از صـف هـیـجـا نـمـی آید بـرون
هـر کــه را دیـدیـم، دارد بــر جــگـر داغ نـفــاقمـاهی بـی فـلـس ازین دریا نمی آید بـرون
شـبـروان کوی جـانان را سـلاحـی لازم اسـتماه بـی تـیغ و سـپـر شـبـها نمی آید بـرون
این چـه دامان نزاکت بـر زمین سـاییدن اسـتگل به این تمکین (و) استغنا نمی آید برون
در شبـستـانی که اهل شرم سـاغر می زننداز دهن هـا نـکـهـت صـهـبـا نـمـی آید بـرون
این جـواب آن غـزل صـائب کـه می گوید مثـالهیچ کس از فـکـر این سـودا نمی آید بـرون

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج