وداع کعبـه جان چون تـوان کردفراقش بـر دل آسـان چـون تـوان کردطـبـیبـم میرود مـن درد خـود رانـمـیدانم کـه درمـان چـون تـوان کـردمرا عهدیست کاندر پاش می…
وداع کعبـه جان چون تـوان کرد | فراقش بـر دل آسـان چـون تـوان کرد |
طـبـیبـم میرود مـن درد خـود را | نـمـیدانم کـه درمـان چـون تـوان کـرد |
مرا عهدیست کاندر پاش میرم | خـلاف عـهد و پـیمان چـون تـوان کرد |
بـه کفر زلفش ایمان هرکه آورد | دگر بـارش مسـلمان چـون تـوان کرد |
مـرا گــویـنـد پــنـهـان دار رازش | غم عشقست پـنهان چون تـوان کرد |
گـرفـتـم راز دل بـتـوان نـهفـتـن | دوای چـشـم گـریان چـون تـوان کـرد |
عبـید از عشق اگر دیوانه گردد | بدین جرمش به زندان چون توان کرد |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج