راز عــاشــق از لــب خــامـوش مـی آیـد بــروندود زود از آتــش خـس پــوش مـی آیـد بــروناز رگ ابـری پـر از گـوهـر شـود چـنـدیـن صـدفیک زبـان از عـهـده …
راز عــاشــق از لــب خــامـوش مـی آیـد بــرون | دود زود از آتــش خـس پــوش مـی آیـد بــرون |
از رگ ابـری پـر از گـوهـر شـود چـنـدیـن صـدف | یک زبـان از عـهـده صـد گـوش مـی آیـد بـرون |
زان بـه روی دست جـا بـخشند مستـان جام را | کـز حـریم مـیکـشـان خـامـوش مـی آید بـرون |
حــســن او از خــلـوت آیـیـنـه بــا آن مـحــرمـی | از کـمـال شـرم شـبـنـم پـوش مـی آیـد بـرون |
قامتـش قلاب گشـت و از سـرش غـفلت نرفت | خواجه را این پنبه کی از گوش می آید برون؟ |
دیده های پاک، تر دست است در ایجاد حسن | هـالـه را ایـنـجـا مـه از آغـوش مـی آیـد بــرون |
در کـهنسـالی جـوانتـر گشـت صـائب فـکـر من | زیـن تـه خـم بــاده سـرجـوش مـی آیـد بـرون |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج