فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ٥٣٨: نیست ممکن پخته کس زین خاکدان آید برون

نیست ممکن پـختـه کس زین خـاکدان آید بـروناز تـنـور سـرد هیهات اسـت نـان آید بـرونجـسـم سـوزان مـرا خـاک از دهن بـیرون فـکـنـدچون هما از عهده این استخو…

نیست ممکن پـختـه کس زین خـاکدان آید بـروناز تـنـور سـرد هیهات اسـت نـان آید بـرون
جـسـم سـوزان مـرا خـاک از دهن بـیرون فـکـنـدچون هما از عهده این استخوان آید برون؟
هـر کــجــا بــی پــرده گــردد روی آتــشــنـاک اوخـود بـه خـود آیینـه از آیینـه دان آیـد بـرون
ای که می خندی چو گل بر سینه صد چاک منبـاش تا آن شاخ گل دامن کشان آید بـرون
تـازه خواهد شد ز خجـلت زخم دیرین ساله اشگر بـه دعوی ماه بـا آن دلسـتـان آید بـرون
شاخ گل بـی تـاب چـون دسـت زلیخـا می شودیوسف ما چـون ز طرف بـوستـان آید بـرون
تــا دل از زلــفــش بــرآمــد روی آســایـش نـدیـدوای بـر مرغی که شب از آشیان آید بـرون
راسـت سـازد در کـمان آهو نفـس را همچـو تـیرچون بـه عزم صید، آن ابـرو کمان آید بـرون
لـاف عـشـق بــوالـهـوس ظـاهـر شـد از آه دروغتـیر کج رسوا شود چـون از کمان آید بـرون
بـی تأمـل هر کـه دسـت از آسـتـین بـیرون کـندزردرو از بــاغ صـائب چـون خـزان آیـد بـرون

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج