اهل معنی گر چـه خـاموشند از تـحـسـین منغـوطـه در خـون مـی زننـد از مـعـنی رنگـین مـنسکته بی دردی از خواب عدم سنگین ترستورنـه خــون مــرده گــردد زنـده…
اهل معنی گر چـه خـاموشند از تـحـسـین من | غـوطـه در خـون مـی زننـد از مـعـنی رنگـین مـن |
سکته بی دردی از خواب عدم سنگین ترست | ورنـه خــون مــرده گــردد زنـده از تــلــقــیـن مـن |
در جـگـرگـاه نـواسـنـجــان ایـن بــسـتــانـسـرا | تــیـغــهـا خــوابــیـده از هـر مـصــرع رنـگـیـن مـن |
از ید بـیضـای کـلک من جـهانی روشـن اسـت | گر بـه ظـاهر نیسـت شـمعی بـر سـر بـالین من |
مایه دار معنیم، دعوی نمی دانم که چـیسـت | خـودفروشـی نیسـت چـون بـی مایگان آیین من |
دیـده یوسـف شـنـاس از خـود بـود مـنـت پـذیر | می کند تحسین خود، هر کس کند تحسین من |
صـور محـشـر پـاره سـازد گـر گـلوی خـویش را | بــرنـمـی گـردد صــدا از کــوه بــا تــمـکــیـن مـن |
نیسـت از منع تـمـاشـایی پـر از گـل گـلـشـنم | دست و پـا از جـوش گل گم می کند گلچـین من |
شــهـد گـفـتــار مـرا صــائب قـوام دیـگـرســت | خـامـه ها را کـرد بـی شـق مـعـنی شـیرین مـن |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج