فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ٥١٠: چند آواز تو از بیرون رباید هوش من؟

چــنــد آواز تــو از بـــیــرون ربـــایــد هــوش مــن؟ره نـیـابـد دردرون چـون حـلـقـه در گـوش مـندر میان سـرو، قـمری دسـت خـود را حـلقـه کـردچـنـد بــ…

چــنــد آواز تــو از بـــیــرون ربـــایــد هــوش مــن؟ره نـیـابـد دردرون چـون حـلـقـه در گـوش مـن
در میان سـرو، قـمری دسـت خـود را حـلقـه کـردچـنـد بــاشـد حـلـقـه بـیـرون در آغـوش مـن؟
چــون شـراب کـهـنـه ام آســوده در مـیـنـا، ولـیمی نماید خویش را در کاسه سر، جوش من
کـوه را از بــردبــاری گـر چــه بــر ســر مـی نـهـمســایـه دســت نـوازش بــرنـتــابــد دوش مـن
دشـمـنـان را مـی شـود از هیبـت مـن دل دو نیمجــوهـر تــیـغ دو دم دارد لــب خــامـوش مــن
بــیـش مـی گـردد جـنـون مـن ز سـنـگ کـودکـاننیسـتـم بـحـری که از لنگر نشیند جـوش من
چون شکرخندی دهد رو، می شوم صائب غمیننـیـش چـون زنـبـور در دنـبــال دارد نـوش مـن

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج