فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ٥٠: گفتی که در چه کاری با تو چه کار ماند

گفتـی که در چـه کاری بـا تـو چه کار ماندکاری که بی تو گیرم والله که زار ماندگـر خـمـر خـلـد نوشـم بـا جـام های زرینجـمله صـداع گـردد جـمله خـمار ماندد…

گفتـی که در چـه کاری بـا تـو چه کار ماندکاری که بی تو گیرم والله که زار ماند
گـر خـمـر خـلـد نوشـم بـا جـام های زرینجـمله صـداع گـردد جـمله خـمار ماند
در کـارگاه عـشـقـت بـی تـو هر آنچ بـافـموالـلـه نه پـود مـاند والـلـه نه تـار ماند
تو جوی بی کرانی پیشت جهان چو پولیحاشا که بـا چنین جو بر پل گذار ماند
عالم چـهار فصلست فصلی خـلاف فصلیبـا جـنگ چـار دشـمن هرگز قـرار ماند
پـیش آ بـهار خـوبـی تـو اصـل فصـل هاییتـا فصـل ها بـسـوزد جـمله بـهار ماند

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج