جـنـس گـران بـهای خـود ارزان نـمـی کـنییعنی بـهای بـوسه بـه صد جان نمی کنیروزی نـمـی شـود کـه بـرغـم شـکـرفـروشاز خـنده شـره را شـکـرسـتـان نمـی کـنیب…
جـنـس گـران بـهای خـود ارزان نـمـی کـنی | یعنی بـهای بـوسه بـه صد جان نمی کنی |
روزی نـمـی شـود کـه بـرغـم شـکـرفـروش | از خـنده شـره را شـکـرسـتـان نمـی کـنی |
برکس نمی کنی نظر ای ترک شوخ چشم | کـاو را هلـاک خـنـجـر مـژگـان نـمـی کـنـی |
ای یـوسـف عـزیـز سـفـر کـرده تـا بــه کـی | از مـصـر رو بـه جـانـب کـنـعـان نمـی کـنی |
گر بـنگری بـه چـشـمه نوشـین خـویشـتـن | دیگـر خـیال چـشـمـه حـیوان نـمـی کـنـی |
دستـی نمی کشی بـه سر زلف خـود چـرا | عنبر به جیب و مشک به دامان نمی کنی |
یارب چـه قـاتـلـی تـو کـه فـردای رسـتـخـیز | تـعـیین خـون بـهای شـهیدان نـمـی کـنـی |
بـا خط چـون بـنفشه و رخسار چـون سمن | جـایی نمی روی کـه گلسـتـان نمی کـنی |
تـا کـی فـروغـی از غـم او جـان نمی دهی | دشـوار خـویشـتـن ز چـه آسـان نمی کنی |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج