ای جـهان را دلگشـا اقـبـال عـشـقیفـعـل الـله ما یشـا اقـبـال عـشـقای صـفـا و ای وفـا در جــور عـشـقای خوشا و ای خوشا اقبال عشقای بـده جـانتـر ز جـان د…
ای جـهان را دلگشـا اقـبـال عـشـق | یفـعـل الـله ما یشـا اقـبـال عـشـق |
ای صـفـا و ای وفـا در جــور عـشـق | ای خوشا و ای خوشا اقبال عشق |
ای بـده جـانتـر ز جـان دیدار عشـق | وی فزون از جـان و جا اقبـال عشق |
تــا ز اخــلـاص و ریـا بــیـرون شــدم | جـان اخـلـاص و ریـا اقـبـال عـشـق |
گـر بـگردد آفـتـاب از ضـعـف نیسـت | نقل کرد از جـا بـه جـا اقبـال عشق |
خـلـق گـویـد عـاقـبـت مـحـمـود بـاد | عـاقـبـت آمد بـه مـا اقـبـال عـشـق |
من دهان بـستم که بـگشادست پر | در دل خــلـق خــدا اقـبــال عـشـق |
بـد دعـا زنـبـیـل و این دولـت خـلـیل | می نگـنجـد در دعـا اقـبـال عـشـق |
وحدت عشقست این جا نیست دو | یا تـویی یا عـشـق یا اقبـال عشـق |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج