فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 30 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٥٠١: امشب از چشم و مغز خواب گریخت

امشب از چشم و مغز خواب گریختدیـد دل را چـنـین خـراب گـریـخـتخـــواب دل را خـــراب دیــد و یــبـــاببی نمک بـود از این کبـاب گریختخـواب مسـکین بـه زیر …

امشب از چشم و مغز خواب گریختدیـد دل را چـنـین خـراب گـریـخـت
خـــواب دل را خـــراب دیــد و یــبـــاببی نمک بـود از این کبـاب گریخت
خـواب مسـکین بـه زیر پـنجـه عشقزخـم ها خورد وز اضطراب گریخـت
عـشـق همچـون نهنگ لـب بـگـشـادخواب چـون ماهی اندر آب گریخت
خـواب چــون دیـد خـصـم بــی زنـهـارمـول مولـی بـزد شـتـاب گـریخـت
مــاه مـا شــب بــرآمـد و ایـن خــوابهـمـچـو سـایه ز آفـتـاب گـریـخـت
خـــواب چـــون دیــد دولـــت بـــیــدارهمچـو گنجـشک از عقاب گریخت
شـــکـــرلـــلـــه هـــمـــای بـــازآمـــدچـونک بـاز آمد این غـراب گریخـت
عـشــق از خــواب یـک سؤالـی کـردچـون فـرومـانـد از جـواب گـریـخـت
خـواب می بـست شش جـهت را درچـون خـدا کرد فـتـح بـاب گریخـت
شـمـس تــبــریـز از خــیـالـت خــوابچون خطاییست کز صواب گریخت

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج