قــبــول خــاطــر از نــظــاره مــنــظــور مــی بـــاردبــه دل نـزدیـکــی از روی نـگــاه دور مــی بــارداثــر بــگـذار تــا شـمـعـی بــدارد بــر سـر خ…
قــبــول خــاطــر از نــظــاره مــنــظــور مــی بـــارد | بــه دل نـزدیـکــی از روی نـگــاه دور مــی بــارد |
اثــر بــگـذار تــا شـمـعـی بــدارد بــر سـر خــاکـت | کـه از آیـیـنـه بـر خـاک سـکـنـدر نـور مـی بــارد |
اگـر خــرمـن نـدارد مـزرع مـا خــوشـه چــیـن دارد | اگـر بــاران بـه کـشـت مـا نـبـارد مـور مـی بـارد |
که امشب می شود ساقی، که در بزم شراب ما | بـه جـای پـستـه و بـادام، چشم شور می بـارد |
بـه آب تـیـغ خـون عـاشـقـان از جـوش نـنـشـیـنـد | همـان گـلـبـانگ وحـدت از لـب منصـور می بـارد |
مگـر بـرداشـت از رخ پـرده زلـف آن بـهشـتـی رو؟ | کـه بــاران خـجـالـت از جـبــیـن حـور مـی بــارد |
زبــرق انــتــقــام ایــمــن مــشــو گــر اهــل آزاری | کـه آتـش عـاقـبــت در خـانـه زنـبــور مـی بــارد |
ثـمـر در پـای خـود افـشـاندن از هر نـخـل مـی آید | خوشانخلی که فیض خود به جای دور می بارد |
اگـر مـلـک دو عـالـم را کـنـد یک کـاسـه اقـبـالـش | همان از حـرص چـین از جـبـهه فغـفور می بـارد |
مــرو صــائب بــه نــور اخــتــر طــالــع زره بــیــرون | که ره گم کـردن از رفـتـار این شـبـکور می بـارد |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج