بـیا که در غم عشـقت مشوشـم بـی تـوبیا بـبین که در این غم چه ناخوشم بی توشب از فراق تو می نالم ای پری رخسارچــو روز گـردد گـویـی در آتــشـم بــی تــودم…
بـیا که در غم عشـقت مشوشـم بـی تـو | بیا بـبین که در این غم چه ناخوشم بی تو |
شب از فراق تو می نالم ای پری رخسار | چــو روز گـردد گـویـی در آتــشـم بــی تــو |
دمـی تـو شـربـت وصـلـم نـداده ای جـانـا | همیشه زهر فراقت همی چـشـم بـی تـو |
اگر تـو بـا من مسـکـین چـنین کـنی جـانا | دو پـایم از دو جـهـان نـیز درکـشـم بـی تـو |
پـیام دادم و گـفـتـم بـیا خـوشـم مـی دار | جواب دادی و گفتی که من خوشم بی تو |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج