فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ٤٧٠: مطربا صبح است، قانون صبوحی ساز کن

مطربا صبح است، قانون صبوحی ساز کندانــه دل را ســـپـــنــد شـــعـــلــه آواز کــناز ته دل چون سحر بـرکش نوای ساده اینـقـش بـر بـال تـذروان چـنـگـل شـه…

مطربا صبح است، قانون صبوحی ساز کندانــه دل را ســـپـــنــد شـــعـــلــه آواز کــن
از ته دل چون سحر بـرکش نوای ساده اینـقـش بـر بـال تـذروان چـنـگـل شـهـبـاز کـن
سهل بـاشد پـرده قانون خـود را سـاخـتـنمـی تــوانـی، طـالـع نـاسـاز مـا را سـاز کـن
ناقه را ذوق حـدی (بـر) دارد از دل فکر بـارزیـر بــار غــم مـنـه دل را، حــدی آغــاز کــن
در رکـاب بـرق دارد پـای، فـیض صـبـحـگـاهای کم از شبنم، درین گلزار چشمی باز کن
زیـر کــوه آهــنــیـن مــنــت صــیـقــل مــروخــانــه آیــیــنــه دل را بــه مــی پــرداز کــن
ناخـنی بـر پـرده های چـنگ خـواب آلود زنعیش های شب پـریشـان گشتـه را آواز کن
غنچـه بـاغ خموشی ایمن است از بـرگریزلب بـبـند از گـفـتـگو، خـون در دل غـماز کـن
مـاه صـائب از نیاز خـویش دایم زردروسـتبـی نیازی شـیوه خـود کن، بـه عـالم ناز کن
این جـواب آن کـه می گوید حـکیم غـزنویپــادشـاه امـروز گـشـتـی در جـهـان آواز کـن

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج