فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 17 مهر 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ٤٦٩: دل آسوده در زیر فلک پیدا نمی گردد

دل آســوده در زیـر فـلـک پــیـدا نـمـی گـرددزشـورش قـطـره ای گوهر درین دریا نمی گـرددفلک را نقطه خاک از سکون در چرخ می آردتـو تـا سـاکن نگردی دل جـهان…

دل آســوده در زیـر فـلـک پــیـدا نـمـی گـرددزشـورش قـطـره ای گوهر درین دریا نمی گـردد
فلک را نقطه خاک از سکون در چرخ می آردتـو تـا سـاکن نگردی دل جـهان پـیما نمی گردد
بـه قدر آشنایان دل زخلوت می کند وحشتبـه خود هر کس که گردید آشنا تنها نمی گردد
ز اسـتـقـرار مرکـز می شـود پـرگـار پـا بـرجـابـه گـرد سـر، زمین را آسـمان بـیجـا نمی گردد
مرا روی سـخـن بـا خـود بـود از جـمله عـالمکـه تـا طـوطـی نبـیند خـویش را گویا نمی گردد
نگیرد دامن سیل سـبـکرو هر خـس و خـاریدل آزاده مــغـــلــوب غــم دنــیــا نــمــی گــردد
ندارد حاصلی صائب بـه نیکان دوختن خود راکه سوزن دیده و راز صحبت عیسی نمی گردد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج