فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ٤٦٤: باز درآمد طبیب از در رنجور خویش

بــاز درآمـد طــبــیـب از در رنـجــور خــویـشدسـت عـنـایت نـهـاد بـر سـر مـهـجـور خـویشبــار دگـر آن حــبــیـب رفــت بــر آن غــریـبتــا جــگـر او کـش…

بــاز درآمـد طــبــیـب از در رنـجــور خــویـشدسـت عـنـایت نـهـاد بـر سـر مـهـجـور خـویش
بــار دگـر آن حــبــیـب رفــت بــر آن غــریـبتــا جــگـر او کـشـیـد شـربــت مـوفـور خـویـش
شـربـت او چـون ربـود گـشـت فـنا از وجـودسـاقـی وحـدت بـمـاند نـاظـر و مـنظـور خـویش
نـوش ورا نـیـش نـیـسـت ور بـودش راضـیمنیسـت عـسـل خـواره را چـاره ز زنـبـور خـویش
این شب هجران دراز بـا تـو بـگویم چراستفـتـنـه شـد آن آفـتـاب بـر رخ مـسـتـور خـویـش
غـفـلـت هر دلـبـری از رخ خـود رحـمتـسـتور نه بـبـسـتـی نـقـاب بـر رخ مـشـهور خـویش
عاشق حـسن خودی لیک تـو پـنهان ز خودخـلعـت وصـلت بـپـوش بـر تـن این عور خـویش
شکر که خورشید عشق رفت به برج حملدر دل و جــان هـا فـکـنـد پــرورش نـور خـویـش
شکر که موسـی بـرسـت از همه فرعونیانبــاز بــه مـیـقـات وصــل آمـد بــر طـور خــویـش
عـیسـی جـان دررسـید بـر سـر عـازر دمیدعـازر از افـسـون او حـشـر شـد از گـور خـویش
بـاز سـلـیمان رسـید دیو و پـری جـمع شـدبر همه شان عرضه کرد خاتم و منشور خویش
سـاقـی اگـر بــایـدت تـا کـنـم ایـن را تـمـامبــاده گــویـا بــنـه بــر لــب مــخــمــور خــویـش

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج