چـرخ را خـاکـسـتـری از بـرق سـودا کـرد حـسـننقطه خـاک سـیه را چـون سـویدا کرد حـسـنغوطـه در خـون شـفق زد سـاعد سـیمین صـبـحتـا بـه خـونریز اسیران دسـت…
چـرخ را خـاکـسـتـری از بـرق سـودا کـرد حـسـن | نقطه خـاک سـیه را چـون سـویدا کرد حـسـن |
غوطـه در خـون شـفق زد سـاعد سـیمین صـبـح | تـا بـه خـونریز اسیران دسـت بـالا کرد حـسـن |
کـوه طـوری را که بـر زانوی تـمکین تـکیه داشـت | از نـگـاه بـرق جـولـان آتـشـین پـا کـرد حـسـن |
غــوطــه در مـوج حــلــاوت زد زمـیـن و آســمــان | تـا ز شـکـر خـنـده پـنـهان گـره وا کـرد حـسـن |
مـی بــرد هـر قـطـره اشـکـم لـذتــی از دیـدنـش | شبـنم این بـوستـان را چـشم بـینا کرد حسن |
کـوه را دل آب شـد تــا لـعـل او ســیـراب گـشـت | غوطه در خون زد جهان تا رنگ پـیدا کرد حسن |
صـورت احـوال مـجـنـون چـون بــمـانـد در نـقـاب؟ | نـقـش پـای نـاقـه را آیینه سـیمـا کـرد حـسـن |
دیـده را آیـیـنـه دار مـهـر کـردن مـشــکـل اســت | حیرتی دارم که چون خود را تماشا کرد حسن |
(دیـد دیـگــر نـیـســت) مــا را تــاب درد انـتــظــار | نـعـمـت فـردوس را اینـجـا مـهـیـا کـرد حـسـن |
طفل شوخ و عزت مصحف، چه فکر باطل است؟ | دفتـر دل را بـه یک سـاعـت مجـزا کرد حـسـن |
گـر چـه صـائب روز ما را تـیره تـر از زلف سـاخـت | داغ مــا را آفــتـــاب عــالــم آرا کــرد حـــســن |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج