جـلـوه های مـخـتـلـف دارد شـراب لـالـه رنگآب، جـوهر مـی شـود درتـیغ و در آیینه زنگخـشم دل را غوطه درزنگ قسـاوت می دهدبـرنـمـی خـیزد سـیاهی از سـر داغ …
جـلـوه های مـخـتـلـف دارد شـراب لـالـه رنگ | آب، جـوهر مـی شـود درتـیغ و در آیینه زنگ |
خـشم دل را غوطه درزنگ قسـاوت می دهد | بـرنـمـی خـیزد سـیاهی از سـر داغ پـلـنـگ |
راسـت نـایـد صـحـبـت پـیـرو جـوان بـایـکـدگـر | پــربــرون آرد درآغـوش کـمـان تــیـر خــدنـگ |
انـدکـی دارد خــبــر از حــال دل دربــنـد زلـف | هر مسلمانی که افتـاده است در قید فرنگ |
داغ مـی رویـانـد از دل خــالـهـای عــنـبــریـن | میکشد درخـون نگه را چـهره های لاله رنگ |
یک سـر مو در اطـاعـت گرچـه کوتـاهی نکرد | با دل من زلف او دارد همان صد حلقه جنگ |
ایـن هـمـا از بــیـضــه فــولـاد مـی آیـد بــرون | دامـن دولـت بـه آسـانی نمی آید بـه چـنگ |
نیست حرف سخت برخاطر گران آن را که زد | شیشه ناموس را بـر سنگ صائب بی درنگ |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج