فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 12 مهر 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ٤٠٩: خط از بیباکی آن حسن عالمگیر می پیچد

خـط از بـیبـاکـی آن حـسـن عـالـمگـیر می پـیچـدکه جوهر بـر خود از خونریزی شمشیر می پیچدحـنون را هسـت در غـافل حـریفی دسـت گیراییکه مجـنون بـا کمال ضعف …

خـط از بـیبـاکـی آن حـسـن عـالـمگـیر می پـیچـدکه جوهر بـر خود از خونریزی شمشیر می پیچد
حـنون را هسـت در غـافل حـریفی دسـت گیراییکه مجـنون بـا کمال ضعف گوش شیر می پـیچد
مـیـسـر نـیـسـت دل را از غـبــار خـط بـرون رفـتـنکـه پـای سـیل را این خـاک دامـنگـیر می پـیچـد
گـزیـر از دوزخ ســوزان نـبــاشــد نـفـس کـجــرو رابه آتش راست بتوان ساختن چون تیر می پیچد
کــنــد عــزت دنــیـاســت پــیـچ و تــاب خــواریـهــاعـبـث در کنج زندان یوسـف از زنجـیر می پـیچـد
که در صید دل من می کند چین زلف مشکین را؟که در هر گام دست و پـای این نخجیر می پیچد
نـشـد خــط غـمـزه بــیـبــاک را مـانـع زخــونـریـزیزجـوهر کـی زبـان جـرأت شـمشـیر می پـیچـد؟
زبـیـبــاکـی حـنـا بــر پـای خـواب آلـود مـی بــنـددگـرانجـانی کـه بـر آب و گـل تـعـمـیر مـی پـیچـد
نــخــواهــد دیـد فــردا روی آتــش را گــنــهـکــاریکه بـی آتـش چو مو از خجلت تـقصیر می پـیچد
بـه آب حـضر صـائب گرد راه از خـویش می شـویدز روی صدق هر رهرو که بـر شـبـگیر می پـیچـد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج