فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 5 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٤٠٨: نسیم صبح پنداری زکوی یار می آید

نــســیـم صــبــح پــنــداری زکــوی یــار مــی آیـدبــجـانـهـا مـژده مـی آرد کـه آن دلـدار مـی آیـدبــصـد اکـرام مـی بــایـد بــاسـتــقـبــال او رفـتـ…

نــســیـم صــبــح پــنــداری زکــوی یــار مــی آیـد بــجـانـهـا مـژده مـی آرد کـه آن دلـدار مـی آیـد
بــصـد اکـرام مـی بــایـد بــاسـتــقـبــال او رفـتــن کـه بــوی دوسـت مـی آرد زکـوی یـار مـی آیـد
بـدین خوبـی و خوش بـویی چنان پیدایی و گویی که سوی بنده چون صحت سوی بیمار می آید
بـنـیکـی هـمـچـو شـعـرمـن در اوصـاف جـمـال او بـخـوشـی همچـو ذکر او که در اشـعار می آید
حـکایت کرد کآن شـیرین بـرای چـون تـو فـرهادی شکر از پـسـتـه می بـارد چـو در گفتـار می آید
زلشکرگاه حـرب آن مه سوی میدان صلح می آید مظـفـر همچـو سـلطـانی کـه از پـیکـار می آید
بدست حیله ای عاشق سزد کز سر قدم سازی گـرت در جـسـتـن این گل قـدم بـر خـار می آید
بـدادم دنـیـی وگـشـتـم گـدای کـوی سـلـطـانـی که درویشـان کویش را ز سـلطـان عـار می آید
خرابـاتیست عشق او که هر دم پـیش مستانش زهـادت چـون گـنـه کـاران بـاسـتـغـفـار مـی آید
بــســان دانـه نـارســت انـدر زعــفــران غــلـتــان زشوقش اشـک رنگینم که بـر رخـسـار می آید
بــنـانـی ازدر جــانـان رضــا ده ســیـف فـرغــانـی که همچون تـو درین حضرت گدا بـسیار می آید

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج