پـیچ و تـاب عشـق را نتـوان ز جـان بـرداشـتـننـیـسـت مـمـکـن مـوج از آب روان بـرداشـتـنچون صدف من هم ز گوهر دامنی می داشتممی تـوانسـتـم اگر دسـت از دها…
پـیچ و تـاب عشـق را نتـوان ز جـان بـرداشـتـن | نـیـسـت مـمـکـن مـوج از آب روان بـرداشـتـن |
چون صدف من هم ز گوهر دامنی می داشتم | می تـوانسـتـم اگر دسـت از دهان بـرداشتـن |
خـانه خـالـی پـر و بـالـی اسـت بـهر سـالـکـان | تــیـر را آســان بــود دل از کـمـان بــرداشـتــن |
هر که از دل بـار بـردارد، گران بـر دوش نیسـت | از سـبـوی مـی گـرانی مـی تـوان بـرداشـتـن |
نـیـســت در دریـای شـورانـگـیـز عـالـم مـوج را | هیچ تـدبـیری بـه از دسـت از عنان بـرداشـت |
از خـدا تـا کـی بـه دنـیـای دنـی قـانـع شـدن؟ | چـند از خـوان سلیمان استـخوان بـرداشتـن؟ |
بــرنـمـی گــردد بــه ابــر از گـوهـر شــهـوار آب | نیسـت ممکن دل ز لعل دلسـتـان بـرداشـتـن |
پـستـه بـی مغز در لب بـستـگی رسواتـرست | نیسـت حـاجـت پـرده از کار جـهان بـرداشتـن |
خوشتر از صد بـاغ و بـستان است کنج عافیت | با قفس سهل است دل از گلستان برداشتن |
می توان بـرداشت دل صائب بـه آسانی ز جان | لـیک دشـوارسـت دل از دوسـتـان بـرداشـتـن |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج