فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٤٠٠: گدایی از در می خانه باید دم به دم کردن

گـدایـی از در مـی خـانـه بــایـد دم بــه دم کـردنسـفـالـین کـاسـه مـی را خـیال جـام جـم کـردندمادم کار ساقی چیست در می خانه می دانیبـه مخـموران قـدح د…

گـدایـی از در مـی خـانـه بــایـد دم بــه دم کـردنسـفـالـین کـاسـه مـی را خـیال جـام جـم کـردن
دمادم کار ساقی چیست در می خانه می دانیبـه مخـموران قـدح دادن بـه مسـکینان کرم کردن
صبـا ای کاش می گفتی بـدان آهوی مشکین موکه بـعد از رام گردیدن، خـطاکاری اسـت رم کردن
زلــیـخــا را مـحــبــت کــرد رســوای جــهـان آخــرکـه بـی تـقـصـیر یوسـف را نـبـایـد مـتـهـم کـردن
زبــان تــیـشــه بــا فـرهـاد گـفــتــا در دم رفــتــنکـه راه کـوی شـیـریـن را ز سـر بـایـد قـدم کـردن
فـلک از کـعـبـه کویش مرا بـیرون کـشـید امشـبکـه نـتـوان قـتـل صـیـد مـحـتـرم را در حـرم کـردن
پـی تـعـظـیـم ابــروی کـجـش بــرخـاسـتـم از جـاکـه زیـر تـیـغ او بــایـد بــه مـردن قـد عـلـم کـردن
پـس از کشتن بـه فریادم رسید آن خسرو خوبـانکه داد کشـتـگان را می دهد بـعد از سـتـم کردن
اگـر در روضـه رضـوان خــرامـی، حــور مـی گـویـدکـه بـایـد پـیـش بـالـای تـو طـوبـی را قـلـم کـردن
نـهـادم تـا بـه کـویـت پـا، نـرفـتـم بــر سـر کـویـیکه بـعد از کعبـه نتـوان شـجـره بـیت الصنم کردن
من آن روزی کـه دیدم خـیل مـژگـان تـو را گـفـتـمکه تـسخـیر دل شاهان تـوانی بـی حـشم کردن
نمی شـاید بـه جـرم عاشـقی کشـتـن گدایی راکـه نـتـواند تـظـلـم پـیش شـاه مـحـتـشـم کـردن
خــدیـو دادگـسـتــر نـاصـرالـدیـن شـاه دیـن پــرورکه می باید به هر حکمی وجودش را حکم کردن
شـهنشـاها بـهر شـعـری مـگـر نامـت رقـم کـردهکـه اشــعــار فـروغـی را بــه زر بــایـد رقـم کـردن

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج
آخرین اخبار شعر و ادبیات