مـن آن نیم کـه دل از مـهر دوسـت بـردارمو گر ز کـینه دشـمن بـه جـان رسـد کـارمنـه روی رفـتـنـم از خـاک آسـتـانـه دوسـتنـه احـتـمـال نـشـسـتـن نـه پـای …
مـن آن نیم کـه دل از مـهر دوسـت بـردارم | و گر ز کـینه دشـمن بـه جـان رسـد کـارم |
نـه روی رفـتـنـم از خـاک آسـتـانـه دوسـت | نـه احـتـمـال نـشـسـتـن نـه پـای رفـتـارم |
کجـا روم که دلم پـای بـند مهر کسـیسـت | سـفـر کـنـیـد رفـیـقـان کـه مـن گـرفـتـارم |
نه او بـه چـشـم ارادت نظـر بـه جـانـب مـا | نـمـی کـنـد کـه مـن از ضـعـف نـاپـدیـدارم |
اگـر هـزار تــعــنـت کــنـی و طــعــنـه زنـی | مـن این طـریق مـحـبـت ز دسـت نگـذارم |
مـرا بـه مـنـظـر خـوبـان اگـر نـبـاشـد مـیـل | درسـت شد بـه حـقیقت که نقش دیوارم |
در آن قضیه که با ما به صلح باشد دوست | اگر جهان همه دشمن شود چه غم دارم |
بـه عشـق روی تـو اقرار می کند سـعـدی | هـمـه جـهـان بــه درآیـنـد گـو بــه انـکـارم |
کــجــا تــوانـمـت انـکــار دوســتــی کــردن | کــه آب دیـده گــواهـی دهــد بــه اقــرارم |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج