ای فدای چـشـم مخـمور تـو خـواب عـاشـقانوی بــلـاگـردان زلـفـت پـیـچ و تـاب عـاشـقـانگـر بـه بـیداری غـرور حـسـن مـانع مـی شـودمی تـوان دلهای شب آمد بـ…
ای فدای چـشـم مخـمور تـو خـواب عـاشـقان | وی بــلـاگـردان زلـفـت پـیـچ و تـاب عـاشـقـان |
گـر بـه بـیداری غـرور حـسـن مـانع مـی شـود | می تـوان دلهای شب آمد بـه خـواب عاشقان |
پـیش ازان دست گل شبـنم فرو ریزد بـه خاک | سـر بـرآر از جـیب صـبـح ای آفـتـاب عـاشـقان |
شسـت خـورشید قیامت دامن از خـون شفق | همـچـنان خـونابـه می ریزد کـبـاب عـاشـقـان |
گـردن مـا در کـمـنـد پـیچ و تـاب عـقـل نیسـت | زلـف معـشـوقـان بـود مالـک رقـاب عـاشـقـان |
حسن لیلی در رخ مجنون تماشاکردنی است | مـگـذر از سـیـر رخ چـون مـاهـتـاب عـاشـقـان |
از حـجـاب غنچـه بـلبـل سـر بـه زیر پـر کشـید | نیست کم از شرم معشوقان حجاب عاشقان |
سبـحـه ریگ روان سررشتـه را گم کرده است | از شـمـار درد و داغ بــی حــسـاب عـاشـقـان |
اعـتـمـادی نـیـسـت بـر جـمـعـیـت بـرگ خـزان | زود مـی پـاشـد ز یـکـدیـگـر کـتـاب عـاشـقـان |
تـیـغ یـار از خـون مـا زنـجـیـر جـوهـر پــاره کـرد | نــشأه دیــوانــه ای دارد شــراب عــاشــقــان |
گـر هوای سـیر گـردون هـسـت در خـاطـر تـرا | همتـی صـائب طـلب کـن از جـناب عـاشـقـان |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج