فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ٣٦٧: سالکان را کی دل از اسباب می گردد گران؟

سالکان را کی دل از اسبـاب می گردد گران؟خار و خس کی بر دل سیلاب می گردد گران؟شـرط طاعت چـشـم گریان و دل سـوزان بـودشـمع خـامش بـر دل محـراب می گـردد گـ…

سالکان را کی دل از اسبـاب می گردد گران؟خار و خس کی بر دل سیلاب می گردد گران؟
شـرط طاعت چـشـم گریان و دل سـوزان بـودشـمع خـامش بـر دل محـراب می گـردد گـران
مـی شـکـافـد جـوشـن ابـر سـیه را تـیغ بـرقکـوه غـم کی بـر دل بـی تـاب می گردد گران؟
نیست خـون بـی گناهان بـار بـر دل حـسن رااز شـفـق کـی مهر عـالمتـاب می گـردد گران؟
قـلـقـل مـینـا مـرا در چـشـم مـی ریـزد نـمـکخـواب هر چـنـد از صـدای آب مـی گـردد گـران
میکشـان را می شـود بـر خـاطر نازک سـبـکجـام هر چـنـد از شـراب نـاب مـی گـردد گـران
حـرف تـلـخ ناصـحـان افـسـانه خـوابـش شـودهر کـه را سـر از شـراب نـاب مـی گـردد گـران
بــسـتـر نـرم اسـت خـار پــیـرهـن دل زنـده راگـرز مـخـمل دیگـران را خـواب می گـردد گـران
روشـنـایـی رهـروان شـوق را بــال و پــرسـتغـافـلـان را خـواب در مـهتـاب مـی گـردد گـران
از سـبـکـروحـان دل روشـن گرانی می کشـدبــر دل آیـیـنـه ام ســیـمـاب مـی گــردد گــران
پـیش روشن گوهران هر کس لب خـود وا کندچـون صـدف از گـوهر سـیراب مـی گـردد گـران
سـالـک از کـلـفـت نیندیشـد کـه گـردد تـندتـرهـر قــدر از گـرد ره ســیـلـاب مـی گـردد گـران
دولـت سـنـگـیـن دلـان را نـعـل در آتــش بــوددر زمــیــن نــرم پـــای آب مــی گـــردد گـــران
صائب از زخم زبان سرگشتگان را باک نیستخـار و خس کی بـر دل گرداب می گردد گران؟

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج