ز همراهان جدایی مصلحت نیستسـفر بـی روشـنایی مصـلحـت نیسـتچـو ملک و پـادشاهی دیده بـاشیپـس شـاهی گدایی مصـلحـت نیسـتشما را بـی شما می خـواند آن یارشـما…
ز همراهان جدایی مصلحت نیست | سـفر بـی روشـنایی مصـلحـت نیسـت |
چـو ملک و پـادشاهی دیده بـاشی | پـس شـاهی گدایی مصـلحـت نیسـت |
شما را بـی شما می خـواند آن یار | شـما را این شـمایی مصلحـت نیسـت |
چــو خــوان آسـمـان آمـد بــه دنـیـا | از این پـس بـی نوایی مصلحـت نیست |
در این مطبخ که قربـانست جان ها | چـو دونان نان ربـایی مصـلحـت نیسـت |
بـــــگــــو آن حـــــرص و آز راه زن را | کـه مکـر و بـدنمایی مصـلـحـت نیسـت |
چـو پـا داری بـرو دسـتـی بـجـنـبـان | تو را بی دست و پایی مصلحت نیست |
چــو پــای تــو نـمــانـد پــر دهـنـدت | که بـی پـر در هوایی مصـلحـت نیسـت |
چـو پـر یابـی بـه سوی دام حق پـر | کـه از دامش رهایی مصـلـحـت نیسـت |
هــمــای قــاف قــربـــی ای بـــرادر | همـا را جـز همـایی مصـلـحـت نیسـت |
جهان جوی و صفا بـحر و تـو ماهی | در این جـو آشـنایی مصـلـحـت نیسـت |
خمش بـاش و فنای بـحـر حـق شو | بـه هنبـازی خـدایی مصـلـحـت نیسـت |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج