فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٢٩٨: چشم عقلم خیره شد از عکس روی تابناکش

چـشـم عـقـلم خـیره شـد از عـکـس روی تـابـناکـشروزگــارم تــیـره شــد از تــار مـوی مـشــکــبــویـششـب کـه از خـوی بــد او رخـت مـی بـنـدم ز کـویـشبــا…

چـشـم عـقـلم خـیره شـد از عـکـس روی تـابـناکـشروزگــارم تــیـره شــد از تــار مـوی مـشــکــبــویـش
شـب کـه از خـوی بــد او رخـت مـی بـنـدم ز کـویـشبــامـدادان عـذر مـی خــواهـد ز مـن روی نـکـویـش
عــارف ســالـک کـجــا فــارغ شــود از ذکـر و فـکـرشصـوفـی صـافی کجـا غـافـل شـود از های و هویش
خـوش دل از وصـلـت نـسـازد تـا نـسـوزی از فـراقـشزنــدگــی از ســر نــگــیـری تــا نـمــیـری ز آرزویـش
هر چه خود را می کشم از دست عشقش بر کناریمی کشد بـاز آن خـم گیسـو، دل ما را بـه سـویش
تـا بـه صد حسرت لب و چـشمم نبـندد دست گیتـیمن نخواهم بست چشم از روی و لب از گفتگویش
سـایه سـروی نشـسـتـسـتـم کـه از هر گوشـه داردآب چــشــم مـردم صــاحــب نـظـر آهـنـگ جــویـش
گـر نشـان جـویی ازو یک بـاره گـم کـن خـویشـتـن رازان که خـود را بـارها گم کرده ام در جـسـتـجـویش
مـن کـه امـروز از غـم دیـدار او مـردم بــه ســخــتــیآه اگـر فــردا بــیـفــتــد چــشــم امـیـدم بــه رویـش
اشـک خـونـین مـی رود از دیده ام هـنـگـام مـسـتـیتـا می رنگین بـه جـامم کـرده سـاقـی از سـبـویش
بــنـد مـهـر او فـروغـی کـی تـوان از هـم گـسـسـتـنزان کـه صـد پـیونـد دارد هـر سـر مـویم بـه مـویـش

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج
آخرین اخبار شعر و ادبیات