رفتـم آن جـا مسـت و گفتـم ای نگارچــون مـرا دیـوانـه کــردی گــوش دارگفت بنگر گوش من در حلقه ایستبـسـتـه آن حـلقه شـو چـون گوشوارزود بـردم دسـت سـوی ح…
رفتـم آن جـا مسـت و گفتـم ای نگار | چــون مـرا دیـوانـه کــردی گــوش دار |
گفت بنگر گوش من در حلقه ایست | بـسـتـه آن حـلقه شـو چـون گوشوار |
زود بـردم دسـت سـوی حـلـقـه اش | دست بر من زد که دست از من بدار |
انـدر ایـن حـلـقـه تــو آنـگـه ره بــری | کـز صــفـا دری شــوی تــو شــاهـوار |
حــلــقــه زریـن مــن وانـگــه شــبــه | کـی رود بـر چـرخ عـیسـی بـا حـمـار |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج