فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 30 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٢٨٩: دامن کشان شبی گذر افتاد بر منش

دامـن کـشـان شـبـی گـذر افـتـاد بـر مـنشبرخاستم چو گرد و نشستم به دامنششـاهان اسـیر حـلقـه گـیسـوی پـر خـمششـیران شـکـار شـیوه آهـوی پـر فـنـشدل هـا ش…

دامـن کـشـان شـبـی گـذر افـتـاد بـر مـنشبرخاستم چو گرد و نشستم به دامنش
شـاهان اسـیر حـلقـه گـیسـوی پـر خـمششـیران شـکـار شـیوه آهـوی پـر فـنـش
دل هـا شـکـسـتـه از شـکـن زلـف کـافـرشمـردان فــتــاده از نـگـه مـردم افــکـنـش
پـــروانــه حــریــص چـــه پـــروا ز آتـــشــشدلخستـه فراق چه وحشت ز کشتـنش
هر کـس کـه دید گـوشـه ابـروی دوسـت رابـاکی نبـاشـد از دم شمشیر دشمنش
آن را که نقش صورت جانان بـه خاطر استخاطر نمی کشد بـه تـماشای گلشنش
گـر بـیـنـد آتـشـیـن رخ او چـشـم بــاغـبــانآتـش زند بـه لاله و نسرین و سوسنش
تـا مـرغ دل جـدا شـد از آن زلـف پـر شـکـنهر لـحـظـه پـر زند بـه هوای نشـیمنش
دیوانه ای که می کشدش تار موی دوستنـتـوان نـگـاه داشـت بـه زنـجـیر آهـنـش
مـاهی کـه دوش خـرمن صـبـرم بـه بـاد دادامروز بـرق عشق زد آتـش بـه خـرمنش
نـرم از دعــا نـشــد دل آن تــرک لـشــکـریکـاری نکـرد هیچ دعـایی بـه جـوشـنش
بــرداشـت بــار گـردنـم از بــن بـه تـیـغ تـیـزیارب کـه خـون مـن نـشـود بـار گـردنش
قــوت فــروغــی از لــب یــاقــوت او رســیـدتــا شـاه شـد وســیـلـه رزق مـعـیـنـش
روشـن ضـمـیـر نـاصـردیـن شـه کـه آفـتــابکـسـب فـروغ می کند از رای روشـنش
چــون زرفـشــان شــود کـف گـوهـر نـوال اونـدهـد کـفـاف حـاصـل دریـا و مـعـدنـش

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج