فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ٢٦٨: ما اختیار خویش به صهبا گذاشتیم

مـا اخـتـیار خـویش بـه صـهبـا گـذاشـتـیمسـر بـر خـط پـیاله چـو مینا گذاشـتـیمآمد چـو موج دامن سـاحـل بـه دسـت مـاتـا اخـتـیار خـویش بـه دریا گـذاشـتـی…

مـا اخـتـیار خـویش بـه صـهبـا گـذاشـتـیمسـر بـر خـط پـیاله چـو مینا گذاشـتـیم
آمد چـو موج دامن سـاحـل بـه دسـت مـاتـا اخـتـیار خـویش بـه دریا گـذاشـتـیم
از جــبـــهــه گــشــاده گــرانــی رود ز دلچون کوه سر به دامن صحرا گذاشتیم
از حـرف و صـوت زیـر و زبــر بــود حـال مـامـهر سـکـوت بـر لـب گـویا گـذاشـتـیم
چـون سـیل گرد کـلفـت ما هر قـدم فـزودتــا پــای در خـرابــه دنـیـا گـذاشـتــیـم
از سر زدن چو شمع شود بیش شوق ماتـا روی خـود بـه عـالم بـالا گذاشـتـیم
از خــلـق روزگــار گـرفــتــیـم گـوشــه ایبـر کوه قاف پـشت چو عنقا گذاشتـیم
شـد مـخـمـل دو خـوابـه ز خـوابـگـران مـاپـهلو اگـر بـه بـسـتـر خـارا گـذاشـتـیم
دیوانه راسـت سـلـسـلـه شـیرازه جـنـوندل را بـه آن دو زلف چـلیپـا گذاشـتـیم
از دسـت رفـت دل بــه نـظـر بــاز کـردنـیاین طفل را عبـث بـه تماشا گذاشتیم
صـائب بـهشـت نـقـد درین نـشأه یافـتـیمتـا دسـت رد بـه سـینه دنیا گذاشتـیم

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج