مـا اخـتـیار خـویش بـه صـهبـا گـذاشـتـیمسـر بـر خـط پـیاله چـو مینا گذاشـتـیمآمد چـو موج دامن سـاحـل بـه دسـت مـاتـا اخـتـیار خـویش بـه دریا گـذاشـتـی…
مـا اخـتـیار خـویش بـه صـهبـا گـذاشـتـیم | سـر بـر خـط پـیاله چـو مینا گذاشـتـیم |
آمد چـو موج دامن سـاحـل بـه دسـت مـا | تـا اخـتـیار خـویش بـه دریا گـذاشـتـیم |
از جــبـــهــه گــشــاده گــرانــی رود ز دل | چون کوه سر به دامن صحرا گذاشتیم |
از حـرف و صـوت زیـر و زبــر بــود حـال مـا | مـهر سـکـوت بـر لـب گـویا گـذاشـتـیم |
چـون سـیل گرد کـلفـت ما هر قـدم فـزود | تــا پــای در خـرابــه دنـیـا گـذاشـتــیـم |
از سر زدن چو شمع شود بیش شوق ما | تـا روی خـود بـه عـالم بـالا گذاشـتـیم |
از خــلـق روزگــار گـرفــتــیـم گـوشــه ای | بـر کوه قاف پـشت چو عنقا گذاشتـیم |
شـد مـخـمـل دو خـوابـه ز خـوابـگـران مـا | پـهلو اگـر بـه بـسـتـر خـارا گـذاشـتـیم |
دیوانه راسـت سـلـسـلـه شـیرازه جـنـون | دل را بـه آن دو زلف چـلیپـا گذاشـتـیم |
از دسـت رفـت دل بــه نـظـر بــاز کـردنـی | این طفل را عبـث بـه تماشا گذاشتیم |
صـائب بـهشـت نـقـد درین نـشأه یافـتـیم | تـا دسـت رد بـه سـینه دنیا گذاشتـیم |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج