فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 3 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٢٦٧: سروبالایی به صحرا می رود

سـروبــالـایـی بـه صـحـرا مـی رودرفتـنش بـین تـا چـه زیبـا می رودتـا کـدامین بـاغ از او خـرمـتـرسـتکو به رامش کردن آن جا می رودمـی رود در راه و در اجـ…

سـروبــالـایـی بـه صـحـرا مـی رود رفتـنش بـین تـا چـه زیبـا می رود
تـا کـدامین بـاغ از او خـرمـتـرسـت کو به رامش کردن آن جا می رود
مـی رود در راه و در اجــزای خـاک مرده می گـوید مسـیحـا می رود
این چنین بـیخود نرفتـی سنگ دل گر بـدانستـی چـه بـر ما می رود
اهـل دل را گـو نـگـه دارید چـشـم کـان پـری پـیکر بـه یغـما می رود
هر کـه را در شـهر دید از مرد و زن دل ربـود اکنون بـه صحـرا می رود
آفـتـاب و سـرو غـیـرت مـی بــرنـد کآفــتــابــی ســروبــالــا مـی رود
بـاغ را چـنـدان بـسـاط افـکـنده اند کآدمـی بــر فـرش دیـبــا مـی رود
عقل را بـا عشق زور پـنجه نیست کـار مـســکـیـن از مـدارا مـی رود
سعدیا دل در سرش کردی و رفت بـلـکـه جـانـش نیز در پـا مـی رود

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج