فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 29 فروردین 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٢٦١: یا رب شب دوشین چه مبارک سحری بود

یا رب شب دوشین چه مبـارک سحری بودکو را بـه سـر کشـتـه هجـران گذری بـودآن دوست که ما را بـه ارادت نظری هستبــا او مـگـر او را بـه عـنـایـت نـظـری بـودم…

یا رب شب دوشین چه مبـارک سحری بود کو را بـه سـر کشـتـه هجـران گذری بـود
آن دوست که ما را بـه ارادت نظری هست بــا او مـگـر او را بـه عـنـایـت نـظـری بـود
مـن بـعـد حـکـایت نـکـنـم تـلـخـی هـجـران کـان میوه که از صـبـر بـرآمد شـکری بـود
رویی نتـوان گفت که حسنش بـه چـه ماند گویی که در آن نیم شب از روز دری بـود
گـویـم قـمـری بــود کـس از مـن نـپـسـنـدد باغی که به هر شاخ درختش قمری بود
آن دم کـه خـبــر بــودم از او تـا تـو نـگـویـی کز خویشتـن و هر که جهانم خبـری بـود
در عـالـم وصـفـش بـه جـهـانـی بـرسـیـدم کاندر نظرم هر دو جـهان مخـتـصـری بـود
مـن بـودم و او نی قـلـم اندر سـر من کـش بــا او نـتــوان گـفــت وجــود دگــری بــود
با غمزه خوبان که چو شمشیر کشیدست در صبـر بـدیدم که نه محکم سپـری بـود
ســعــدی نـتــوانـی کـه دگـر دیـده بــدوزی کـان دل بـربـودند که صـبـرش قـدری بـود

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج
آخرین اخبار شعر و ادبیات