فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 3 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٢٦٠: من چه در پای تو ریزم که خورای تو بود

من چـه در پـای تـو ریزم که خـورای تـو بـودسر نه چیزست که شایسته پـای تـو بـودخرم آن روی که در روی تو باشد همه عمروین نبـاشـد مگر آن وقـت کـه رای تـو ب…

من چـه در پـای تـو ریزم که خـورای تـو بـود سر نه چیزست که شایسته پـای تـو بـود
خرم آن روی که در روی تو باشد همه عمر وین نبـاشـد مگر آن وقـت کـه رای تـو بـود
ذره ای در همه اجـزای من مسکین نیست کـه نـه آن ذره مـعـلـق بـه هـوای تـو بــود
تـا تـو را جـای شد ای سرو روان در دل من هیچ کس می نپسندم که به جای تو بود
بـه وفـای تـو که گر خـشـت زنند از گل من همـچـنان در دل مـن مـهر و وفـای تـو بـود
غـایت آنـسـت کـه مـا در سـر کـار تـو رویم مـرگ مـا بـاک نـبـاشـد چـو بـقـای تـو بـود
من پـروانه صفت پـیش تـو ای شـمع چـگل گـر بـسـوزم گـنـه مـن نه خـطـای تـو بـود
عجبـست آن که تو را دید و حدیث تو شنید کـه همه عـمر نه مشـتـاق لـقـای تـو بـود
خـوش بـود ناله دلـسـوخـتـگـان از سـر درد خـاصـه دردی کـه بـه امـیـد دوای تـو بــود
ملک دنیا همه بـا همت سعدی هیچـسـت پـادشاهیش همین بـس که گدای تو بـود

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج