فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ٢٦٠: سر برآور ای حریف و روی من بین همچو زر

سر بـرآور ای حریف و روی من بـین همچو زرجـان سـپـر کـردم ولیکـن تـیر کـم زن بـر سـپـراین جگر از تیرها شد همچو پشت خارپشترحـم کردی عشق تـو گر عشق را بـو…

سر بـرآور ای حریف و روی من بـین همچو زرجـان سـپـر کـردم ولیکـن تـیر کـم زن بـر سـپـر
این جگر از تیرها شد همچو پشت خارپشترحـم کردی عشق تـو گر عشق را بـودی جـگر
من رها کـردم جـگر را هرچ خـواهد گو بـشـوبـر دهـانـم زن اگـر مـن زین سـخـن گـویم دگـر
بـنده سـاقـی عـشـقـم مسـت آن دردی دردگوشه ای سرمست خفتم فارغم از خیر و شر
گر بـیاید غـم بـگویم آنک غم می خـورد رفترو بــه بـــازار و ربـــابــی از بـــرای مــن بـــخــر

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج