فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ٢٤٣: یک عمر پشت دست به دندان گرفته ایم

یک عمر پـشت دست بـه دندان گرفته ایمتـا بـوسه ای ازان لب خـندان گرفتـه ایمگـردیـده اسـت در نـظـر مـا جـهـان سـیـاهتـا جرعه ای ز چشمه حیوان گرفتـه ایماف…

یک عمر پـشت دست بـه دندان گرفته ایمتـا بـوسه ای ازان لب خـندان گرفتـه ایم
گـردیـده اسـت در نـظـر مـا جـهـان سـیـاهتـا جرعه ای ز چشمه حیوان گرفتـه ایم
افـتــاده ایـم در تــه پــا ســالـهـا چــو مـورتـا جا بـه روی دست سلیمان گرفته ایم
در بــوتــه گـداز چــو مـه آب گـشــتــه ایـمکـز خـوان آفـتــاب لـب نـان گـرفـتــه ایـم
ما را ز چوب منع متـرسان که همچو صبـحمـا تـیـغ آفـتــاب بــه دنـدان گـرفـتـه ایـم
آورده اســت مـعــنـی بــیـگـانـه رو بــه مـاتــا تــرک آشــنـایـی یـاران گـرفـتــه ایـم
انگشـت حـیرتـی اسـت که داریم در دهنکامی که ما ازان لب خـندان گرفـتـه ایم
چـون دست ما ز چـاک گریبـان شود جـدا؟گـسـتـاخ دامـن مـه کـنعـان گـرفـتـه ایم
نگرفتـه اسـت خـضر ز سـرچـشـمه حـیاتکـامی کـه ما ز چـاه زنخـدان گرفـتـه ایم
چـون صبـح از عزیمت صادق بـه یک نفسروی زمین بـه چـهره خـندان گـرفـتـه ایم
دلـگـیـر نـیسـتـیم ز بـخـت سـیـاه خـویشفیض سـحـر ز شـام غـریبـان گرفتـه ایم
جز پـیچ و تاب نیست، که عمرش دراز بـادکامی که ما ز سلسله مویان گرفته ایم
بـر روی بـی طـمع نشـود بـسـتـه هیچ درمـا چـوب مـنع از کـف دربـان گـرفـتـه ایم
رو تــافـتــن ز جـوربــتــان نـیـسـت کـار مـاچون صبـح تیغ مهر بـه دندان گرفتـه ایم
بی چشم زخم، گوهر شهوار عبرت استصـائب تـمـتـعـی کـه زدوران گـرفـتـه ایم

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج