فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ٢٣٨: فغان که هستی من در ورق شماری رفت

فغان که هستی من در ورق شماری رفتحـیات من چـو قـلـم در سـیاه کـاری رفـتبــه خـون دل، ورقـی چـنـد را سـیـه کـردمچــو لـالـه زنـدگـیـم در سـیـاه کـاری رف…

فغان که هستی من در ورق شماری رفتحـیات من چـو قـلـم در سـیاه کـاری رفـت
بــه خـون دل، ورقـی چـنـد را سـیـه کـردمچــو لـالـه زنـدگـیـم در سـیـاه کـاری رفـت
نـکــرده غــنــچــه امــیـد مــن دهـن را بــازسـبـک ز گـلـشـن مـن بـاد نوبـهاری رفـت
زمــیـن پــاک غــریــبــی عــزیـز کــرده مــرااگر چه یوسف من از وطن به خواری رفت
نشـد چـو سـون ازین خـرقه سـر بـرون آرمتـمـام رشـتـه عـمرم بـه پـینه کـاری رفـت
اگر چـه نقش مساعد نشد، بـه این شادمکه نقد زندگی من بـه خـوش قماری رفت
قـلـم ز دسـت بـیفـکـن کـه روز رسـتـاخـیـزبـرون ز آتـش نتـوان بـه نی سـواری رفـت
نـمــی شــود نـکــنـد آرمــیـده اش صــائبسـبـکروی که حـیاتـش بـه بـیقراری رفـت

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج