فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 1 خرداد 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٢٣٧: گر نرخ بوسه را لب جانان به جان کند

گـر نرخ بـوسـه را لب جـانان بـه جـان کـندحـاشا که مشتـری سر مویی زیان کندچون از کرشمه دست بـه تـیر و کمان کندکاش اسـتـخـوان سینه ما را نشان کنددر دسـت…

گـر نرخ بـوسـه را لب جـانان بـه جـان کـندحـاشا که مشتـری سر مویی زیان کند
چون از کرشمه دست بـه تـیر و کمان کندکاش اسـتـخـوان سینه ما را نشان کند
در دسـت هر کسـی نفتـد آسـتـین بـخـتالـا سـری کـه سـجـده آن آسـتـان کـند
گـر عــقـل خــوانـد از قــد او خــط ایـمـنـیاول عــلــاج فــتــنــه آخــر زمــان کــنــد
گر عـشـقـم آشـکـار شـد، انکـار من مکـنکـاتـش بـه پـنبـه کـس نتـواند نهان کند
من پـیر سـالخـورده ام او طـفل سـالخـوردچـندان مجـال کـو کـه مرا امتـحـان کـند
گاهی ز می خـرابـم و گاهی ز نی کـبـابکـو حـالتـی که فـارغـم از این و آن کـند
تـنـگ شـکـر شـود همـه کـام و دهان مـنچون دل خیال آن بت شیرین دهان کند
سـیمـرغ کـوه قـاف حـقـیقـت کـنـون مـنـمکـو عـارفـی کـه قـول مرا تـرجـمان کـند
بــایـد رضـا بــه حـکـم قـضـا بــود و دم نـزدمرد خـدا چـسـان گـلـه از آسـمـان کـند
طوطی ز شرم نطق فروغی شود خموشهر گه بـیان از آن لب شـکرفـشـان کند

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج