فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ٢٣٣: از دست رفت فرصت و ما پا شکسته ایم

از دسـت رفـت فـرصـت و ما پـا شـکـسـتـه ایمدر راه آرمـیـده چــو مـنـزل نـشــســتــه ایـمچون شیشه نیمه گشت کمر بسته می شودشـد عـمـر مـا تـمـام و مـیان ر…

از دسـت رفـت فـرصـت و ما پـا شـکـسـتـه ایمدر راه آرمـیـده چــو مـنـزل نـشــســتــه ایـم
چون شیشه نیمه گشت کمر بسته می شودشـد عـمـر مـا تـمـام و مـیان را نبـسـتـه ایم
ســیــلــاب حــادثـــات ز فــریــادیــان مــاســتتـا همچـو کوه پـای بـه دامن شـکـسـتـه ایم
داریــم فـــکـــر ریــشـــه دوانــدن ز ســـادگــیبـا آن که چـون سپـند بـر آتـش نشستـه ایم
چــون تــن دهـیـم روز قــیـامــت بــه زنـدگــی؟خـون خورده تـا ازین قفس تـنگ جـستـه ایم
مـا را امـیـد وصــل شــکـر بــاغ دلـگـشــاســتدر زیر پـوست خـنده زنان همچـو پـستـه ایم
هر چـنـد خـون شـود بـه مـقـامـی نمـی رسـداین شیشه ها که در ره دل ما شکسته ایم
داغ اسـت چـرخ شیشه دل از جـان سخـت ماچـون کـوه زیر تـیغ بـه تـمکین نشـسـتـه ایم
صائب فضای سینه ما شیشه خـانه ای اسـتاز بـس کـه آرزو بـه دل خـود شـکـسـتـه ایم

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج