به این نشاط که دل سر به تیغ یار گذاشتکدام تشنه لب خود بـه جویبـار گذاشت؟جـواب خـود حـلـال مـرا چـه خـواهد گـفـت؟ستـمگری که تـرا دست در نگار گذاشتبـه ی…
به این نشاط که دل سر به تیغ یار گذاشت | کدام تشنه لب خود بـه جویبـار گذاشت؟ |
جـواب خـود حـلـال مـرا چـه خـواهد گـفـت؟ | ستـمگری که تـرا دست در نگار گذاشت |
بـه یک دو بـوسه کز آن سنگدل طلب کردم | حقوق خدمت صد ساله برکنار گذاشت؟ |
چـنان فـریفـتـه حـسـن این چـمن شـده ام | که دست رد نتوانم بـه هیچ خار گذاشت |
ز عـجـز، قـدرت کـارش تـمام صـورت بـسـت | مصـوری کـه شـبـیه تـو نیمکـار گـذاشـت |
کـجــا بــه ســایـه بــال هـمـا کـنـد اقـبــال؟ | کسی که دامن دولت بـه اختیار گذاشت |
نـداشــت عــرصــه مـیـدان بــیـقــراری مـن | که کوه صـبـر مرا عشـق بـرقرار گذاشـت |
فـسـان تـیزی رفـتـار گـشـت سـنـگ رهش | سـبـکروی که مرا دست زیر بـار گذاشت |
ز سـخـت رویی دشـمن نمی شـود مغلوب | مبـارزی که بـه دشـمن ره فـرار گذاشـت |
گـرفــت روزن خــورشــیـد را بــه دود چــراغ | سـیه دلی که تـرا خـال بـر عذار گذاشت |
بـه جـلـوه ای کـه درین بـحـر کـرد ابـر بـهـار | هـزار دانـه گـوهـر بــه یـادگــار گـذاشــت |
وفــا بــه وعــده نـاکــرده مـی کـنـد صــائب | همان کـه دیده ما را در انتـظـار گـذاشـت |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج