جان بر کف خود داری ای مونس جان زوترمن نیک سـبـک گشتـم آن رطل گران زوتـراز بـاده بـسـی سـاغـر فـربـه کن هر لاغـرهر چند سبک دستی ای دست از آن زوترای بــ…
جان بر کف خود داری ای مونس جان زوتر | من نیک سـبـک گشتـم آن رطل گران زوتـر |
از بـاده بـسـی سـاغـر فـربـه کن هر لاغـر | هر چند سبک دستی ای دست از آن زوتر |
ای بـــر در و بـــام تـــو از لــذت جـــام تـــو | جـان ها بـه صـبـوح آیند من از همگان زوتـر |
سودای تـو می آرد زان می که نه قی آرد | از سـینـه بـه چـشـم آید از نـور عـیان زوتـر |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج