چـو مـه روی نیکـو بـرآراسـتـیسـیه زلف مشکین بـپـیراسـتـیخرامان چو کبـک دری از وثـاقبـــرون آمــدی بـــر زده آســتــیچو آراسته روی نیکوی خویشهمه مـجـلـ…
چـو مـه روی نیکـو بـرآراسـتـی | سـیه زلف مشکین بـپـیراسـتـی |
خرامان چو کبـک دری از وثـاق | بـــرون آمــدی بـــر زده آســتــی |
چو آراسته روی نیکوی خویش | همه مـجـلـس شـه بـیاراسـتـی |
رسیدی بـه کام دل خـویشتـن | که چون سرو از جای برخاستی |
بـیاراستـی چـون چـمن بـزم را | اگـر خـدمـت شـاه را خـواسـتـی |
جـهـانـدار مـسـعـود کـز رای او | پــدیـدار شـد مـلـک را راسـتــی |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج