گر بـه ظاهر جـسـم را روشن گهر می پـروردبـر امید کـاسـتـن همـچـون قـمـر می پـروردبـیـکـسـان را مـی کـنـد گـردآوری حـفـظ الـهزال را ســیـمـرغ زیـر بــال…
گر بـه ظاهر جـسـم را روشن گهر می پـرورد | بـر امید کـاسـتـن همـچـون قـمـر می پـرورد |
بـیـکـسـان را مـی کـنـد گـردآوری حـفـظ الـه | زال را ســیـمـرغ زیـر بــال و پــر مـی پــرورد |
از نگاه گرم معـشـوق اسـت دل را آب و تـاب | لـعـل را خـورشـید تـابـان از نظـر مـی پـرورد |
از حرام آن کس که آرد نعمت الوان به دست | خـون فـاسـد را بــرای نـیـشـتـر مـی پــرورد |
از بـزرگان روی دل بـا زیردستـان عیب نیست | زیـر دامـن کـبــک را کـوه و کـمـر مـی پـرورد |
گـلـشـن آرایی کـه دارد از بـصـیرت بـهـره ای | سـرو را بـیـش از درخـت پـرثـمـر مـی پـرورد |
می کند ایام کاهش را بـه خود چـون مه دراز | هر تهی مغزی که تـن را بـیشتـر می پـرورد |
انــدکــی دارد خــبــر از اشــک دردآلــود مــن | هر که طفلی را بـه صد خون جگر می پرورد |
چـرخ سـنگـین دل کـنـد آهن دلـان را تـربـیت | بــیـضــه فــولـاد تــیـغ بــدگــهـر مـی پــرورد |
پشت آیینه است صائب زنگیان را پـرده پوش | چرخ از آن پیوسته صائب بی هنر می پرورد |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج